عادت بدی است که سالی یکبار یادشان میافتیم! اما همین هفتم مهر هم فرصت مغتنمی است که پای صحبتها و خاطراتشان بنشینیم و از تجربیاتشان بشنویم. به همین خاطر بود که امسال به بهانه روز آتشنشانی، تصمیم گرفتیم با جوانترین و مسنترین آتشنشان سمنان گفتگو کنیم؛ رمضان مرادی که حالا در دهه ششم زندگی، سال آخر خدمتش را میگذراند و سیدداوود حسینیِ بیست و سهساله که در ابتدای راه است…
مردم سمنان! مراقب خودتان باشید!
در شهرداری کار میکرد. سال ۶۸ از یکی از دوستانش شنید که آتشنشانی به نیروی آتشنشان نیاز دارد؛ درخواستش را داد و وارد آتشنشانی شد؛ به همین سادگی… آن روزها اطلاع چندانی از این شغل نداشت اما وقتی به تدریج با آن آشنا شد، پیوندش با خدمت به مردم، بیشتر و بیشتر شد… آقای مرادی از این که شغلش کمک کردن به مردم است، خوشحال است.. لذت شرکت در نخستین عملیات را از پس سالها هنوز به خاطر دارد…
«کودک خردسال افغانی در خانهای در چهارصد دستگاه محبوس شده بود… از ساختمان بالا رفتم و از پنجره طبقه سوم وارد خانه شدم… کودک را که در آغوش گرفتم، احساس کردم دنیا را آغوش گرفتهام… و از همین عملیات اول بود که علاقهام به آتشنشانی بیاندازه زیاد شد…»
در عملیاتهای زیادی شرکت کرده؛ آنقدر که دیکر حسابشان از دستش خارج شده! تا همین دو سال قبل، سازمان آتشنشانی ۴۶ نیرو داشت و او مثل خیلی از آتشنشانها باید در بسیاری از عملیاتهای بزرگ شرکت میکرد… از سختترین عملیاتها که میپرسم، آتشسوزی شرکت شکوه و چوبهای کارخانه فروسیلیس را به خاطر میآورد…یکبار هم اتوبوسی در حوالی سمنان تصادف کرده بود و به جز چهار نفر همه مسافرانش کشته شده بودند؛ این یکی از خاطرات تلخ دوران کاری آقای مرادی است…
اما در کنار این خاطرات تلخ، خاطرات شیرینی هم از نجات انسانها در خاطر آقای مرادی مانده است؛ مثل نجات بدن نیمهجان افرادی که در تصادفها آسیب دیدهاند…
میگوید انتظارات زیادی ندارند اما هنوز شغلشان در سمنان سخت و زیانآور تلقی نمیشود! داد سخن را به نزد استاندار هم بردهاند و آقای استاندار هم مساعدتهایی کرده اما مسئولان اداره کار هنوز سخنشان را نپذیرفتهاند
سخنمان که به پایان میرسد میگوید فقط خواهشی از مردم سمنان دارم: این روزها وقوع حوادث خیلی زیاد شده است؛ لطفا مراقب خودتان باشید!
تجهیزات بروز شود؛ بهتر خدمت میکنیم
در آن سوی ماجرا اما سیدداوود حسینی، جوانترین آتشنشان سمنان، سه سالی میشود که لباس آتشنشانی را به تن کرده است. هدف او هم خدمت به مردم، کمک به همنوع و حفظ جان و مال شهروندان است و به خاطر همین هدف شغل آتشنشانی را انتخاب کرده است… از اولین آموزشها میگویدآموزشهای تئوری، بایدها و نبایدهای کاری، خطرات و…
در این مدت نسبتا کوتاه در عملیاتهای زیادی شرکت کرده، از آتشسوزی یک کارخانه چسب تا همین اواخر که یک کارخانه پنبه آتش گرفته بود…
میگوید اگر امکانات و تجهیزات مطلوبتر، بروزتر و کاملتری داشته باشیم، کارها به نحو بهتری انجام و از مشکلات کاسته میشود…مهمترین کاستی و بزرگترین مشکل موجود از دیدگاه او به خودروی نردباندار مربوط میشود؛ چرا که از یک ساختمان چهارطبقه به بالا دچار حادثه شود، نیروهای آتشنشان به هیچ عنوان از بیرون به آن دسترسی نخواهند داشت…
از مردم میخواهد که شغل آتشنشانی و نیروهای آتشنشانی بیشتر توجه کنند و سخن آخرش این است که هنوز خیلیها نمیدانند که شغل آتشنشانی چه سختیهایی دارد و آتشنشانان در چه شرایطی به یاری شهروندان میشتابند…
سمنان امروز، نزدیک به سه دهه خدمت خالصانه آقای مرادی را ارج مینهد و صمیمانه برای سیدداوود حسینی آرزوی موفقیت میکند…