در تعاریف کارشناسان، مواقعی را که نهادها، سازمانها، دولتها یا کشورها با شرایط متفاوتی از مشکلات مواجه میشوند که تاکنون با آن حجم از مشکل مواجه نبودهاند، تعریفی به نام «بحران» زاده میشود که توجه به آن میتواند در بهبود فرایندها تأثیرگذار باشد.
ورود ویروس کرونا به کشورمان از حدود یک ماه پیش تاکنون بدون تردید یک «بحران مهم» است که بر همین اساس، باید هنگام بررسی ابعاد مختلف عملکردها، رویکردها، کارکردها و انتظارها در این حوزه، حتماً مؤلفههای «بحران» و «مدیریت بحران» را مدنظر داشت.
مدیریت بحران که خود دارای ابعاد و مراحل مختلفی است، امروز یک شاخصه مهم دارد که از آن به «ارتباطات بحران» تعبیر میشود؛ این بخش تا امروز در عمده رفتارهای رسانهای مدیران ذیربط و مسؤولان امر در بحران کرونا در کشورمان تا حدود زیادی نادیده گرفته شده است.
اگر بخواهیم نقش خبرنگاران، اصحاب رسانه و بهطور کل، رسانهها را در بحران ورود و شیوع ویروس کرونا بررسی کنیم، بدون تردید باید پارامترهای ارتباطات بحران و پایبندی، اعتقاد و اجرای این مؤلفهها را مد نظر قرار دهیم؛ امری که البته این روزها به دست فراموشی سپرده شده یا در دامگه ناآگاهی مجریان گرفتار آمده است.
ارتباطات بحران میتوانست به ما در مرحله «پیشا بحران» که از آن گذر کردیم، کمک شایانی کند؛ آنجا که کارشناسان امر همواره توصیه میکردند برای آینده ویروس کرونا که از چین آغاز شده است، مراقبتهای لازم را به عمل آورید و با عنایت به نوع مدیریت در این حوزه، همواره بیم ورود سریع آن را به کشورمان میدادند و درنهایت نیز همینگونه شد؛ این فرصت بههرحال امروز از دست رفته است.
اما در شرایط «حین بحران» که اکنون در آن قرار داریم، باز هم ارتباطات بحران تا حدود زیادی نادیده گرفته میشود و مدیران اساساً علاقهای به توجه به تذکرات متعدد متخصصان رسانه از خود نشان نمیدهند، جلسات خودساخته برگزار میکنند و بدون در نظر داشتن مؤلفههای ساده حوزه ارتباطات، برای شرایط رسانهای و فضای مجازی نسخههایی میپیچند که تا امروز بهطور عمده نتایج عکس خواست آنها داشته است.
پیشبینی بنده این است که این شرایط بیتدبیری در حوزه ارتباطات بحران برای حتی دوره «پسا بحران» و عواقب و پیامدهایی که ویروس کرونا در آن بازه خواهد داشت و نیازمند مدیریت است، هم ادامه یابد.
اما اگر بخواهیم در شرایط کنونی، اقدامی صورت دهیم که به بهبود فراگردهای ارتباطی در حوزه مدیریت ویروس کرونا منجر شود، بهطور یقین باید به نظرات رسانهنگاران متخصص در تمام مراحل «جمعآوری»، «پردازش»، «توسعه» و «انتشار» اطلاعات لازم برای مردم و با رویکرد مواجهه با یک موقعیت بحرانی اهمیت دهیم.
ارتباطات بحران بهسادگی میتواند با اقدامات حرفهای خود بر تصمیمگیریهای تیم مدیریت بحران اثر بگذارد و این روزها تعجب اهالی رسانه از این باب است که چرا مدیران مرتبط بهخصوص در استان سمنان نمیخواهند از این اثر مطلوب در امور بهره ببرند.
ایجاد و انتشار پیامهایی که مربوط به یک حوزه بحرانی میشود، بیشک به هوشمندی، دقت، تخصص و عنایت به ظرایفی نیاز دارد که تجربه نشان داده است فقط از یک تیم تخصصی مدیریتی در حوزه ارتباطات بحران برمیآید و این بخش کار را نمیتوان به آحاد مردم که امروز «شهروندخبرنگارانی» فعال محسوب میشوند، سپرد.
اشکال کار از آنجا آغاز میشود که با بیتوجهی به اصول ارتباطات بحران، امروز کار از دست مدیران رسانهای دولت در کشور و استان سمنان تا حدود زیادی خارج شده است و این توده رسانههای مردمی هستند که خطوط سیر تصمیمات مدیران را مشخص میکنند و این یک اشتباه راهبردی در حوزه مدیریت بحران محسوب میشود.
عاقلانه آن است بهگونهای رفتار کنیم که رسانههای رسمی و مرجع کشور با رعایت همین اصول پیشگفته، خطوط اساسی حرکت سایر تودهها را مشخص سازند و مدیران شبکههای اجتماعی مختلف که البته تأثیرگذاری آنها در اقشار مردم قابل چشمپوشی نیست، عمدتاً به ترویجدهندگان مفاهیم و محتواهای تولیدی مبدل شوند.
در این شرایط، انسجام طبیعی و خطی مشخصی بین مسؤولان حوزه مدیریت بحران، رسانههای مرجع و رسمی کشور و فعالان فضای مجازی ایجاد میشود و خودبهخود بخشی از دغدغهها رفع خواهد شد؛ نهایت این اقدام، همگرایی بیش از پیش مردم با تدابیر متخذه و سفارشهای مدیران خواهد بود.