هفتهای که پشت سر گذاشتیم بحث داغ روزنامههای کثیرالانتشار کشور و نقل و نبات هر مجلس و محفل حقوقهای نجومی برخی مدیران ارشد بود که در رسانههای گروهی به ویژه در فضای مجازی سروصدا ایجاد کرد که عدهای برای حمایت این دستمزدهای ماهیانه چند ده میلیون تومانی که اسناد و مدارک منتشره از مرز دویست میلیون تومان هم گذشته بود کمر همت بسته و شمشیر دفاع از نیام کشیدند که چنین است و چنان و حق مسلم فرزندان انقلاب است و…
هنوز مردم تهیدست جامعه در آتش این حقوقها که از خزانهی بیتالمال کشور پرداخت میشود خاموش نشده که قلب هر یک از هموطنان ایرانی به زمینهای نجومی شمال تهران بزرگ و اطراف جریحهدار گردید که به از ما بهتران بذل و بخشش فرمودهاند.
این هدیههای بیحساب و کتاب درست در شرایطی انجام میگیرد که در این فصل سرما و یخبندان تصویر قبر خوابها در گورستانهای عمومی منتشر و به آن سوی مرزها رسید، حتی از کانالهای ماهوارهای کشورهای دشمن با تفسیر مغرضانه و معنیدار پخش شد. به راستی آیا تاکنون با خود اندیشیدهایم بازنشستههای تامین اجتماعی که با سی و اندی سال خدمت صادقانه شبانه روزی با خلوص نیت و درستکاری و امانتداری بیتالمال در خدمت مردم و دولت بوده در این وضعیت نابسامان اقتصادی و آشفته بازارگرانی و تورم چگونه باید با حداقل حقوق مصوبه با چندین سر عائله با آبرومندی زندگی کنند؟ آیا خون جگر خوردنها نیست که سفره خالی روزانه فقط با چند قرص نان تزیین باشد و دم فرو برد؟ آیا با در نظر گرفتن شاخصهای تورم کشور، حقوق این قشر عظیم زحمتکش جامعه بر اساس جدول رشد افزایش مییابد؟
زمانی که اضافه کاری یکی از مدیران در مدت یک ماه با حقوق یک سال بازنشسته تامین اجتماعی برابری دارد آیا کسی یا ارگانی برای درمان این درد اجتماعی یا حداقل طرح و برنامه ریزی موازنه حقوقها راهکار اساسی ارائه داده است که عدالت در جامعه برقرار شود؟
در این روزها متاسفانه با افزایش نرخ گوشت قرمز، برنج و… چگونه باید اوقات دشوار گذرانیده و با سیلی صورت خویش را با آبرومندی میان خانواده پرجمعیت خود سرخ نگه داشت؟ آیا قانونگذاران و سیاستگذاران که حقوق ناچیز بازنشستگان تامین اجتماعی را با آب و تاب درصدی افزایش داده و به تصویب میرسانند با نظر کارشناسی اقتصاددانان تجزیه و تحلیل کردهاند؟ یا خود میدانند با این مبلغ اندک در طول یک ماه به جنگ گرانی و سرنوشت بروند که بار تورم به دوش این قشرآسیب پذیر هر روز بیشتر و سنگینتر میشود؟ کدامین ارگان کشور باید به حقوقهای کلان و نجومی و حداقل حقوقهای بازنشستگان نظارت داشته باشد؟ واقعا گاهی اوقات چشم ما به خبرهای عجیب و غریب روشن میشود، از طرفی جامعه شناسان و اقتصاددانان در بحث و گفتگوی کانالهای رسمی سیمای کشورمان مدعی هستند که دریافت حقوق ماهیانه کمتر از سه میلیون تومان برای خانواده سه نفره زیر خط فقر محسوب میشود ولی از طرفی دیگر بنگریم جمع کثیری از بازنشستهها فقط با هفتصد یا هشتصد میلیون تومان زندگی دشوار خویش را میگذرانند. ضربالمثل معروف قدیمی که در گوش ما آشناست که میگفتند: «سواره غم پیاده ندارد و سیر هم غم گرسنه» متاسفانه امروز بر روزگار ما چنین صدق میکند. فرودستان جامعه که با این شرایط نداری زندگی میکنند چیزی شبیه معجزه است.
آیا لازم نیست برای بهبودی در وضعیت معیشتی بازنشستگان حقوقهای دریافتی آنان در دستور کار دولتمردان و قانونگذاران قرار گیرد که خط زیر فقر عمیقتر میشود قربانی میگیرد. باید تدابیر جدی اندیشید بازنشستگان تامین اجتماعی را دریابید.