چه چیزی سبب میشود انسانها آنگونه که باید برای حیات خویش تصمیم نگیرند؟
کارتنخوابها، معتادان و فراریان از کمپها و دوباره مصرفکنندگان مواد، ورشکستههای عاطفی و مالی و هجوم برندگان به الکل و موادمخدر صنعتی تا از درد شکست فارغ شوند و دمی در سیر به هپروت از آنچه که بر سرشان آمده در دنیای نأشگی سر کنند، همه و همه از یک چیز حکایت میکنند: ضعف در خودباوری فقدان اعتماد به نفس نبود مولفههای سازنده اراده قوی در کودکی.
استفاده از اینترنت، لپتاب، تبلت گوشیهای هوشمند ورود به فضای مجازی به دوره نوجوانی اگر نگوییم کودکی با تسامح رسیده است. انتقال مفاهیمی که بتواند به تعریف شناخت فرد از خود محیط زندگی تهدیداتی که هویت وجودی مقابله با بزهها و آسیبهای که سلامت جسم و فکرش را به خطر میاندازد همزمان با ورود کودک به محیط خارج از خانه هم بهصورت واقعی هم بهصورت مجازی در او نهادینه نشده است. اگر سن استفاده از اینترنت به دوره نوجوانی رسیده انتقال مفاهیم و ارزشهای سازنده شخصیت و اعتقادی و اخلاقی او باید قبلتر و در دوره کودکی صورت بگیرد. انتقال ارزشهای اعتقادی و اخلاقی به مثابه پادزهری است که وجود کودک را در مقابل امواج ویران کننده شخصیت و هویت او واکسینه میکند. نشستن و نظاره کردن و تکرار دانستهها درباره رواج استفاده از فضاهای مجازی و اینترنت و در مقابل ورود کودکان و نوجوانان به فضاهایی که جنس مخالف آزادانه حضور دارد و چهره و اندام خود و عکسهای خانوادگی و.. را به اشتراک میگذارد و آزادانه به نقد ارزشهایی که رفتار او را برخلاف هویت دینی و ملی میداند و محدودیت ایجاد میکند و ترویج نگاه سد راه بودن آنها میپردازد یعنی هجوم موریانهها و خوردن ضربات تبر به ریشههای استحکام بخش نظام اجتماعی، اگر اینترنت سرعتش لاکپشتی است، قابلیت تخریب و ویرانکنندگیاش بیشتر از بمب اتم است. دنیای اینترنت و فضای مجازی دنیای بدون مرز و ماوراء ارزشها و باورهای ملی است. شما و کودک شما با زدن چند دکمه به انواع و اقسام عکس و فیلمهای مستهجن دسترسی دارید. تهدید در بیرون خانه شما نیست، در اتاق شما یا چند قدم دورتر است. راه مقابله با آن ضرب و شتم و توهین و محدودیت و فیلتر کردن و ببند و ببر نیست. فیلتر کردن راه حلش فیلترشکن میشود. تنبیه و مجازات منجر به پنهانکاری و اظهار نفی انجام این عمل در ظاهر با دروغ در خانه و ادامه دادن به انجام آن در خارج از خانه در بین دوستان و طردشدگان به همراه آشنایی با بزههای جدید میگردد. در خانوادههایی که بزهکار هستند، وجود بزه و بزهکاری عادی است و جز اخلاق و رفتار آن خانواده است. اما انتقال آن توسط یک کودک و نوجوان بزهکار به کودکی که خانواده او در پاسداشت حریم خود میکوشد به مثابه انتقال ویروس از فرد آلوده به انسان سالم است. این موضوع به جنسیت ربطی ندارد. رواج پنهانکاری و رفتار دو گانه در خارج و داخل خانه خطرناکتر و آسیبپذیرتر برای دختران است. نکتهای که باید به آن توجه شود، این است که داشتن رفتار دوگانه در دوران کودکی و نوجوانی نسبت به محیط خانواده و وانمود کردن به پذیرش و تداوم ارزشهای اخلاقی و مذهبی اعضا خانواده برای ماندن در آن و بهرهمندی از مزایایی که توسط تامینکنندههای هزینههای آن تامین میگردد سبب شکلگیری پدیده رفتار دوگانه یا چندگانه، ریا کاریی و تولد افراد ریاکار که با ادامه نقش خود از کودکی و نوجوانی کسب تجربه کرده و نفوذ مییابند به نهادها و مشاغلی که بر اساس ظاهر و سوابق ظاهری به انتخاب و جذب نیرو میپردازند، ورود این افراد به عرصه کار و خدمت ثمرهای برای نقشآفرینی در عرصه تولید و کارآفرینی و کار راه بیندازی ندارد و جز به بهرهمندی از مزایا و سو استفاده از جایگاهی که هستند و نهایت بهرهبرداری از آن نمیاندیشند، حاصلی ندارد. بروز اختلاسهای فراوانی که در سیستم مالی و بانکی رخ میدهد تایید کننده وجود همین مساله است.
شکل و فرم انتقال مفاهیم و ارزشهای ویرانکننده شخصیت که در تضاد با هویت دینی و ملی ما میباشد. تغییرکردها است، راه مقابله با آن خود باوری و انتقال ارزشها و مفاهیمی در دوره کودکی و در سطح ابتدایی با مضمون تقویت هویت فردی شناخت عوامل تخریبکننده شخصیت فکر و جسم کودک در دنیایی که زندگی میکند و آموختن گفتن «نه» به شریک شدن در اعمال و رفتارهایی که ساختار حفظ او نسبت به آسیبهای محیط و تقویت ارزشهای اخلاقی و انسانی را مورد خدشه و نابودی قرار میدهد میباشد. واکسینه شدن کودکانمان در مقابل عوامل مخربزای شخصیت و هویت آنها با گستردهتر کردن عرصه فکر و شناخت آنان از دنیایی که در آن زندگی میکنند و خطراتی که بقای اراده و استقلال فکر و شخصیتشان و منابع دینی ملی تشکیلدهنده هویتشان را نشانه گرفتهاند، ممکن میگردد.
سیدابراهیم احمدپناه