این روزها در آستانه شروع نیمسال دوم تحصیلی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور هستیم تکاپوی قریب پنج میلیون نفر که در بیش از دو هزار و پانصد دانشگاه و موسسه آموزش عالی برای ادامه تحصیل در سال جاری با انتخاب واحدهای درسی و ثبت نام قابل تامل است چرا که صرف وقت و انرژی و هزینه سنگین مالی نشان از گستردگی در این بخش است واضح است دستاندرکاران باید با برنامه ریزی درست و منطقی از این خیل طالبان علم استفاده بهینه در راه توسعه کشور داشته باشند.
خوانندگان محترم نیک میدانند ورود افراد به آموزش عالی ادامه تحصیل حداقل دوازده سال تحصیل در آموزش و پرورش است. در حال حاضر برای ادامه تحصیل چندین وزارت خانه در آن دخیل بوده و موظف به ارائه خدمات هستند از وزارت علوم و تحقیقات و فناوری گرفته تا وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، از وزارت آموزش و پرورش ( دانشگاه فرهنگیان ) گرفته تا وزارت خارجه، از وزارت پست و تلگراف گرفته تا وزارت راه و ترابری، از سوی دیگر دانشگاه جامع علمی کاربردی که در بخش صنعت، معدن و کشاورزی و خدمات به منظور تقویت آموزشهای فنی و حرفهای و یا پیام نور که وظیفه آموزش از راه دور دانشجویان را به عهده دارند. این درحالی است که در کشور ما بر خلاف کشورهای غربی روسای دانشگاهها انتصابی هستند.
به همین علت روسای دانشگاهها انگیزه کافی برای ارتقاء سطح علمی، کیفیت آموزشی ندارند چون در هر صورت رئیس هستند و انتخابی در کار نیست. تازه آموزش عالی به همین جا ختم نمیشود، بخش مهمی از آموزش عالی به طور خصوصی اداره میشود که هزینه این مراکز را باید اولیای دانشجویان تامین کنند، مثل دانشگاه آزاد که دارای ثروت قابل توجهی است و در سال تعداد زیادی دانشجو میپذیرد و یا موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی که هم اکنون برای پذیرش دانشجو با هم در رقابت هستند و کلی وجه تبلیغات میپردازند که دانشجویان موسسات آنان را برای تحصیل انتخاب کنند.
در اینجا بد نیست اشارهای به تاریخچه پیدایش دانشگاهها در ایران و به طور کلی در دنیا داشته باشیم حدود بیست هزار سال پیش انسان غارنشین نخستین تصاویر را برای انتقال مفاهیم بر روی دیوار رسم کرد و هزاران سال بدین منوال گذشت تا هنر خط و نوشتار که شگفت انگیزترین دستاورد انسان به شمار میآید به وجود آمد با اختراع خط بشر توانست تجربیات خود را به نسلهای بعدی منتقل کند شاید به همین دلیل است در اکثر کشورهای صاحب تمدن کتابخانهها و بناهای ملی تاریخی مملو از انواع و اقسام سوابق چاپی و خطی است:
در همین راستا در ایران تعلیم و تعلم به حد زیادی در زمان ساسانیان گسترش یافت، به طوری که در قرن سوم میلادی دانشگاه بزرگی به نام گندی شاپور (جندی شاپور) تاسیس شد که علوم تجربی و ادبیات در آن مرکز تدریس میشد بعدها در زمان انوشیروان بیمارستانی برای آموزش علم طب به وجود آمد.
این دانشگاه تا صدها سال بعد یعنی تا قرن سوم هجری دایر بود. از دانشگاههای مشهور تاریخی دیگر میتوان دانشگاه قزوین در قرن سوم هجری و الازهر در قرن چهارم هجری نظامیه بغداد قرن پنجم هجری و دانشگاههای مشهور دیگر در فرانسه و انگلستان مثل دانشگاه پاریس، اکسفورد و کمبریج نام برد که تاسیس و مورد بهره بردای قرار گرفته است.
در ایران در عصر کنونی پس از دارالفنون موسسات آموزش عالی محدودتری مانند مدرسه علوم سیاسی و دارالمعلمین و نهایتا با پیگیری برخی از اندیشمندان چون دکتر محمود حسابی و دکتر علی اصغر حکمت طرح تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ در مجلس شورای ملی به تصویب رسد.
پس از پیروزی انقلاب و رویکرد فرهنگی انقلاب اسلامی ایران و تاسیس شورای عالی فرهنگی دانشگاهها با شتاب زیاد توسعه پیدا کرد:
شوربختانه در نظام آموزشی ما به علت شتابزدگی دقت فدای سرعت و به علت عدم برنامه ریزی کیفیت مغلوب کمیت و به علت عدم ایجاد اشتغال معلومات فدای مدرک گرایی شد.
در اینجا نگارنده از دستاندرکاران تقاضا دارد با طرح و برنامهای که شایسته جوانان این مرز و بوم است این مسیر مقدس را برای آنان اصلاح کنند و با توجه به نکات زیر، توقع این است در زمینه فوق کاری کنیم کارستان، اول آن که بیش از هشتاد درصد تحقیقاتی که در دانشگاههای ایران انجام میشود عملا هیچ کاربردی در صنعت و کشاورزی و… ندارد و این تحقیقات معمولا بلا استفاده مانده و بایگانی میشود.
دوم: در برخی از مراکز سطح آگاهی دانشجویان آن طورکه از آنان توقع میرود زیاد نیست و اطلاعات اندکی از محتوای رشته تحصیلی خود دارند قبل از این که در پی سواد آموزی باشند در پی کسب مدرک تحصیلی هستند.
سوم: آفتی است که دامنگیر دانشگاههای پولی شده است که سعی دارند برای کسب درآمد بیشتر ضمن تبلیغ میخواهند دانشجویان را راضی نگه دارند، به طوری که یکی از اساتید تعریف میکرد در جایی که تدریس میکنم یکی از پرسنل اداری لیستی به من داده تا به تعدادی از دانشجویان نمره قبولی بدهم، وقتی مواجه با عدم پذیرش اینجانب شد واکنش نشان داد که این طفلکیها گناه دارند ثانیا ممکن است از دانشگاه ما انصراف داده و به جای دیگری بروند.
نویسنده : ابوالقاسم کواکبیان