چلّهبُری یکی از رایجترین آیینهای خرافی است که به امید برآورده شدن نیاز، توسط نیازمندان اجرا میشود.
این آیین در سمنان بیشتر در درمان نازایی زنان اجرا میشود. این کار در قدیم بیشتر رواج داشته و امروزه در درمان نازایی تقریبا کم کاربرد و بعضا منسوخ شده است.
بالا رفتن از پلههای مناره
در این نوع چلّهبُری باید زن نازا پس از وضو گرفتن، چهل عدد گردو و چهل عدد حبهقند را با خود به مناره ببرد. با بالا رفتن از هر پله باید یک حبه قند روی پله بگذارد و مقداری خاک از پله بردارد. سپس گردویی را بر پله بگذارد و با پا بر گردو فشار بیاورد تا بشکند. این کار تا پله چهلم ادامه پیدا میکند و هنگامی که به بالای مناره رسید نماز میخواند و حاجتش را بیان میکند. سپس بدون اینکه به گردوها و حبههای قند دست بزند از پلهها پایین میآید. کسی که همراه این زن به مناره آمده است مجاز است گردوها و حبههای قند را جمع کند و بین دیگران تقسیم کند. زنی که بالای مناره رفته با رسیدن به اولین پله باید یک سنجاق قفلی به یقه لباسش وصل کند و تا روزی که چلهاش بریده شود آن را همراه خود نگه بدارد. این آیین برای دخترانی که میخواهند به خانه بخت بروند هم اجرا میشدهاست.
پریدن از نهر یا جوی آب
برای اجرای این رسم باید زن نازا به کوچه یا گذرگاهی برود که جوی یا نهر آبی از آن بگذرد. ای مکان باید کاملاً خلوت باشد. زن باید دوبار از جوی یا نهری که آب در آن جاری است بپرد آنگاه باید یک سنجاق قفلی بر لباسش قفل کند و سپس کش شلوار خود را محکم نگهدارد تا در فرصتی آن را گره بزند. او تا شب هنگام که با شوهرش رو به رو میشود نباید با کسی صحبت کند. همان شب سنجاق قفلیای را که بر یقهاش بسته باز میکند و با شوهرش همبستر میشود. شوهر نیز گرهی که زن به لباسش زده باز میکند.
شیر چهل و یک زن شیرده
برخی اعتقاد دارند که اگر زن نازا ظرف شیری را که از چهل و یک زن صاحب نوزاد بدوشد، چلهاش بریده میشود. برای اجرای این رسم اینگونه عمل میکنند که چهل و یک حبه قند و کاسهای را از خانه برمیدارند و به سراغ چهل و یک زن که نوزادی دارند میروند. یک حبه قند را در دهان زن شیرده میگذارند و سپس پیاله را میدهند تا زن چند قطره از شیر خود را در پیاله بریزد. در اولین شب چهارشنبه مقداری از این شیر را به سر و کمر زن نازا و همسرش میمالند.
آب سطل دکانها
یکی از اقوام زن نازا پارچ و پیالهای برمیدارد و به بازار میرود. با رجوع به چهل مغازهای که بنا به نوع شغلش سطل آب در آن باشد (مثل آهنگری، کفاشی، نجاری، مسگری، رنگرزی، خیاطی، زرگری، سبزیفروشی و نانوایی) از هر سطل مقداری آب برمیدارد و در پارچ میریزد. آنگاه از آب جمع شده پیالهای به زن نازا میدهند تا هم بنوشد و هم بر سر و روی خود بپاشد تا چلهاش بریده شود.
امروزه عقیده دارد آب سطل هفت مغازه هم کافی است تا چله بریده شود. این آیین را با هدف رفع لکنت زبان بچهها نیز انجام میدهند.
آب ریخته شده از تن زائو یا نوزاد
در این روش، زن نازا را به همراه زائویی که برای اولین بار پس از زایمان به حمام میرود همراه میکنند. زن زائو را در بالا و زن نازا را در پایین دست زائو مینشانند طوری که هر آبی که بر سر و روی زائو میریزند، بر سر و تن زن نازا نیز بریزد. آنگاه یک تکه نبات را در دهان زائو میگذارند و دمی بعد نبات را از دهان او میگیرند و به دهان نازا میگذارند. پس از خوردن نبات، زن نازا نباید با کسی صحبت کند و پس از اینکه خودش را آب کشید باید لباسش را بپوشد و یک سنجاق قفلی بر لباسش بزند. شب هنگام بعد از همنشینی را همسرش سنجاق قفلی را از پیراهن باز میکند.
آب حاصل از بخار (عرق حمام)
این شیوه مانند شیوه چلهبری توسط آب ریخته شده از تن زائو یا نوزاد، در حمام انجام میشود. همراهان زن نازا عرق حمام را از دیوارهها و ستونهای حمام زدوده و داخل ظرفی میریزند. آنگاه زن نازا را میان ستونها میایستانند و آن آب را با تشتی بر او میپاشند و یا آب آن ظرف را با آب بیشتری مخلوط کرده، بر سر زن میریزند. پس از این کار و تا زمان همبستر شدن با شوهر، نباید هیچ آب دیگری بر تن زن نازا ریخته شود.
استفاده از هزارپا
بعضیها عقیده دارند که شاید علت نازایی زن این است که او در زمان دوشیزگی خود یا هنگامی دیگر که خودش به آن واقف نیست هزارایی را کشته است. بر اساس این باور، اطرافیان زن یک هزارپای زنده را میگیرند و در یک بطری شیشهای جای میدهند. سپس قدری آب در بطری میریزند و در آن را میبندند و به زن میدهند. هنگامی که شوهر به خانه میآید، در بطری را باز میکنند و آب را روی سر خود میریزند تا چله بریده شود.
چلهبری با خاک قبرْکُشته
خاک قبرکشته به معنای خاک قبر کسی است که به مرگ طبیعی نمرده باشد و صرفا توسط کسی یا کسانی کشته شده باشد. برای این نوع چلهبری، همراه یا همراهان عروس او را در یکی از روزهای غیر از پنجشنبه و جمعه که رفتوآمد چندانی در قبرستان نیست، همراه خود به سر قبر کشته میبرند. از چند حبه قندی که میآورند به زن نازا میدهند. زن یک حبه قند را بالای قبر میگذارد و از جای حبه قند یک مقدار خاک برمیدارد و در ظرفی میریزد. سپس حبه دیگری را در پایین قبر میگذارد و برداشتن خاک را تکرار میکند. به همین ترتیب در طرفین قبر، این عمل را تکرار میکند. آنگاه سنجاقی قفلی به لباس خود میزند و بدون اینکه با کسی صحبت کند به خانه بازمیگردد. در راه بازگشت باید با اولین مرد رهگذری که میبیند همکلام شود و بلافاصله باید با خاکی که از قبرستان آورده گِل درست کند. شبهنگام این گل را سر و کمر خود مالیده و همین عمل را برای همسرش نیز انجام میدهد. آنگاه به این امید که چله بریده شود، سنجاق قفلی را از لباس باز میکند.
صابون مردهشورخانه و چلهبری
رفتن زن نازا به مردهشورخانه و شستن نمادین سر خود با صابون مردهشورانه از آیینهای دیگر چلهبری است. شرح اجرای این آیین چنین است که زن نازا در یک روز چهارشنبه در هنگام ظهر یا غروب یا صبح و یا هر هنگامی که معمولاً کسی به قبرستان نمیآید، همراه خواهر بزرگ یا مادر خود یا مادرشوهر خود و یا هر زن آشنای دیگری که به هر حال یائسه شده باشد، به قبرستان و مردهشورخانه میروند. در این روش مانند روش چلهبری با بالارفتن از پلههای مناره، زن نازا باید در مدخل مردهشورخانه یک حبه قند بگذارد و مقداری خاک بردارد و در یک کیسه بریزد. سپس صابون مردهشورخانه را بردارد و مقداری یه کمر و سر و شکم خود بمالد. بعد از وصل کردن یک سنجاق قفلی به پیراهن از مردهشورخانه بیرون میآید و روزه سکوت اختیار میکند. در راه باید مانند روش چلهبری با خاک قبرْکُشته در راه از مردی سوال بپرسد و پاسخی دریافت کند و بعد به خانه بازگردد. خاکی را که از مردهشورخانه آورده با همسرش بر کمر میمالند و بعد از بازکردن سنجاق قفلی از لباسش با شوهرش همنشین میشود.