بسیاری از ما انسانها شاید بارها وناخواسته دچار مصرف گرایی وپدیده ای به نام تجمل گرایی در زندگی روزمره خود شده باشیم. هم اکنون که به روزهای پایانی سال نزدیک می شویم این پدیده نمود بیشتری در زندگی ماپیدا می کند
به گزارش خبرنگار مرآت؛ برای همه ماپیش آمده که گاهی بدون هیچ دلیلی به فکر تعویض وسایلی افتاده باشیم که کاملا سالم وقابل استفاده باشند ولی صرفا به خاطر آمدن نوع جدیدتر وخوش آب ورنگ تر آن به بازار نوعی احساس دلزدگی نسبت به آن وسیله به ما دست می دهد، وچه بسا برای تهیه آن هزینه گزافی را بر اقتصاد خانواده تحمیل کرده باشیم..
تجمل گرایی در واقع نوعی حس ناشی از تنوع طلبی وزیاده خواهی است،که نوع منفی آن شامل میل به تجملات ومادی گرایی می شود.انسانی که دچار تجمل گرایی ومصرف زدگی شود، تنها اندیشه اش رسیدن به کالای مدنظر است او برای رسیدن به این هدف از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند وگاهی چون هزینه به دست آوردن این وسیله از راه مشروع کفاف نمی دهد ممکن است به راه های نامشروع نیز دست بزند.همان که امروز متاسفانه یکی از آفت ها واسیبهای جامعه ماست.
انسانی که حس تجملگرایی براو غلبه کرده می خواهد از طریق به دست آوردن کالاهای بیشتر به نوعی مایه مباهات وفخرفروشی خود را نسبت به دیگران فراهم کندو باتهیه کالاهای لوکس وبه اصطلاح “مد روز” این حس برتری جویی رابه رخ دیگران بکشد.
واز آنجا که حس زیاده خواهی وافزون طلبی انسان پایان ندارد وهیچوقت با رسیدن به مراحل بالاتر احساس رضایت نمی کند، ممکن است در راه رسیدن به هدف دچار مخاطراتی چون افسردگی وتنشهای روحی وروانی شود.
بیشترین آسیبی که گریبانگیر انسانهای زیاده طلب ومصرف گرا میشود، سلب آسایش وآرامش آنهاست.کسی که غرق در زرق وبرق زندگی دنیوی شده تنها اندیشه اش رسیدن به هدف مورد نظر از هر طریق ممکن است.
بهترین راه برای دور شدن از تبعات تجملگرایی وفزون خواهی ابتدا شناخت نیازهای اساسی زندگی است، ودوم اینکه انسان کمی اندیشه کند” از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود” اگر ما انسانها کمی در هدف از آفرینش خلقت بیاندیشیم، هرگز اهداف والای آفرینش را فدای زرق وبرق زندگی دنیوی نمی کنیم ودر می یابیم که ساده زیستی ودوری از تجمل گرایی پاسخ انسانهای دانا به زندگی فانی ودنیویست.
چه بسا پرهیز از تجمل گرایی به تحکیم بنیاد خانواده کمک نموده وقناعت باعث بوجود آمدن اعتدال روحی ومعنوی ورسیدن به آرامش وسعادت می شود.
باکمی تفکر در زندگی بزرگان دین در می یابیم که لذت بردن از زندگی نه تنها در گرو امکانات وتجملات نیست بلکه متکی برباورهایی است که انسان آن راملکه ی ذهن خویش ساخته وبا آن زندگی می کند. گسترش روحیه اشرافی گری در جامعه ، باعث می شود انسان به جای آنکه زندگی را وسیله ای برای رسیدن به سعادت وگذران چند روزه ی عمر فانی بداند، خود را اسیر زندگی دنیوی و غرق شدن در انبوهی از کالاهای خوش آب ورنگ بداند که بهشت زمینی را به او وعده می دهد.